فردا پنجم آبان هست . یکشنبه هم هست . وفات حضرت محمد هم هست .
.
.
والا یه شب که روح و روانم سر جاش نبود و به هیچی نمیرسیدم اومدم سر وقت اقای قاضی گفتم بلکم اون بشنوه.
حالا ک نزدیک دو هفته گذشته حس میکنم جو حمید سلیمی من و گرفته بود که اونطوری نوشتم .
شگفتا .
.
.
میگم اقای قاضی عجیب به دلم افتاده انگار که میگی تو یه قدم بردار که من صد تا برات جبران کنم . اقای قاضی ازین صدا خوشم میاد :)
حتی بین جمله ی :میخوام قدم بزنم و همه چیز و از اول شروع کنم یه صدا شنیدم که گفت بیا و تموم کن این بار . هم چیز و . حس میکنم که
داری نگاهمون میکنی اقای قاضی . همین فقط همین .
قاضی ,اقای ,هست ,یه ,هم , ,اقای قاضی ,حس میکنم ,هم هست ,چیز و ,میخوام قدم
درباره این سایت